گرینفیلدز باترفلای
imported
گرینفیلدز باترفلای's feed
من شبا همیشه با فرض اینکه زلزله میشه و ممکنه بتونم زنده بمونم لباس میپوشم، با پالتو یا کاپشن هم خوابیدم حتا:دی فوبیاهای کودکی خیلی عجیب و تخمی ان،
گرینفیلدز باترفلای
imported
گرینفیلدز باترفلای's feed
چیزی که فهمیدم از خودم، وقتی کار دارم اولویت اول زندگیم میشه. برای همین از کار مداوم و یکجا بدم میاد.... وقتی کارمند بودم هیچوقت تاخیر نخوردم و همیشه اضافه کاریام یا هم اندازه یا یخورده کمتر از حقوقم بود، رسمن همه ی زندگیم میشد کار. نه تفریحی نه هیجان دیگه ای جز کار...بده خیلی. حد وسط ندارم، یا بیکار بیکار یا تمام مدت کار
گرینفیلدز باترفلای
imported
گرینفیلدز باترفلای's feed
یه آقای ایتالیایی خوشتیپ تو فیسبوک داره تلاش میکنه مخمو بزنه به روش کاملن ایرانی:)))))))))))) کدومتون اکانت قلابی ساختین به اسم این بدبخت:)))) دیگه به زمین و زمان شک کردم از هفته پیش:)))))))
گرینفیلدز باترفلای
imported
گرینفیلدز باترفلای's feed
این کلاسای حلقه ملقه رو صد سال پیش رفته م و جز معدود کارهایی بود که با وجود قبول نداشتن خیلی از اصولش تا تهش رفتم ببینم چه خبره... خبر خاصی نیست فقط بدرد میخوره، قوه ی تخیل آدمو قویتر میکنه و به آدم احساس همه چیز فهمی ولی در عین حال فروتن منشی میده... نکات مثبت زیادی دااشت برام تو اون دوره
گرینفیلدز باترفلای
imported
گرینفیلدز باترفلای's feed
چون این کار جدیده ،با اینکه بار اولم بود اکستریور به این گندگی کار میکردم، خیلی خوب و واقعی شده، تصمیم گرفتم بجز رندرایی که مشتری پسنده، چنتا زاویه ی خوب هنری هم برای خودم رندر بگیرم، یجور عکاسیه ، دستمم بازتره:دی
گرینفیلدز باترفلای
imported
گرینفیلدز باترفلای's feed
مردک پفیوز نه هوش آنچنانی داره ، نه سرو وضع درست حسابی، نه تحصیلات ، اخلاق و رفتارتشم که به سن نره خرش نمیخوره، جیبشم که بدتر از کله ش خالی، همچین میگه فلانی عاشقمه، بهمانی نگران احساساتشم آخه خیلی دوسم داره و این یکی دوستداره بامن ازدواج کنه و اون یکی میگه بام بخواب من نمیخوابم، دلت میخواد جفت پا بری تو فک و دهنش پرخون شه نتونه گه بخوره باز
گرینفیلدز باترفلای
imported
گرینفیلدز باترفلای's feed
از شدت استرس تر زدم بخودم ، نمیرسم :(( چرا تموم نمیشه پس:(( این همسایه بالاییای پفیوز هم، زدن وهای ان، صدای موزیکشون هم وحشتناک زیاده و موزیکه هم بشده استرس زا و توهمی، جیغای بنفش هم میکشن.... دیگه نمیتونم تشخیص بدم استرس کار فردامه که نمیرسم یا ترس از پلیس که الاناست بریزن
گرینفیلدز باترفلای
imported
گرینفیلدز باترفلای's feed
الان یادم افتاد سه روزه بجز چند لیوان چایی هیچی آب نخوردم، درست حسابی هم نخوابیدم، قیافه م عین جنازه شده ...ینی کارو تحویل بدم یه روز تمام میخوابم
گرینفیلدز باترفلای
imported
گرینفیلدز باترفلای's feed
اصن میدونستین این خودکارا، لاک غلطگیر، اتود و کلی لوازم تحریر دیگه که استفاده میکنین هرروز کار منه؟:دی بعضیای کنکو و اونر و فکتیسشون:پی آخیـــــش پز دادم مثلن:)):پی
گرینفیلدز باترفلای
imported
گرینفیلدز باترفلای's feed
هر وقت میرسه به اونجایی که میگه:"تِیک آف یور سیلور اسپرز ان هلپ می پست د تایم" و خلاصه هرجاش " سیلور اسپرز" داره، غش غش میخندم، خواهر کوچیکم خیلی کوچولو بود و عاشق این آهنگ، بلند بلند هم میخوند" شی توک مای سیلور اسپرمز ان ..."همچینم با نازوعشوه این "اسپــــــــــرمز" رو کش میداد:))هم کیف میکردم از خوب خوندنش هم میترکیدم ازخنده
گرینفیلدز باترفلای
imported
گرینفیلدز باترفلای's feed
به اندازه یه اسکوپ توی سیبو خالی کنین ، توش یه قاشق عسل بریزن بذارین بخارپز شه.... دوای سرماخودگی...زنجبیل و لیمو و عسل هم که میدونین خودتون:پی