وقتی که گل در نمیاد
سواری اینور نمیاد
کوه و بیابون چی چیه
وقتی که بارون نمیاد
ابر زمستون نمیاد
این همه ناودون چی چیه
حالا تو دست بی صدا
دشنه ی ما شعر و غزل
قصه ی مرگ عاطفه
خوابای خوب بغل بغل
انگار با هم غریبه ایم
خوبیه ما دشمنیه
کاش من و تو می فهمیدیم
اومدنی رفتنیه
تقصیر این قصه ها بود
تقصیر این دشمنا بود
اونا اگه شب نبودن
سپیده امروز با ما بود
کسی حرف منو انگار نمی فهمه
مرده زنده , خواب و بیدار نمی فهمه
کسی تنهاییمو از من نمی دزده
درده ما رو در و دیوار نمی فهمه
واسه ی تنهاییه خودم دلم می سوزه
قلب امروزیه من خالی تر از دیروزه
سقوط من در خودمه
سقوط ما مثل منه
مرگ روزای بچگی
از روز به شب رسیدنه
دشمنیا مصیبته
سقوط ما مصیبته
مرگ صدا مصیبته
مصیبته حقیقته
حقیقته حقیقته
تقصیر این قصه ها بود
تقصیر این دشمنا بود
اونا اگه شب نبودن
سپیده امروز با ما بود
-
♕Dr. Eynollah ♕
- [ 0 ]
-
[ 0 ] - (Edit | Remove)
♕Dr. Eynollah ♕
imported
♕Dr. Eynollah ♕'s feed
واقعا بنازم به قدرت اعلاحضرت محمد رضا شاه پهلوی... بعد از چهل خورد سال یه عنتر (گلسرخی ) اعدام کرده, هنوزم موضوع روز بیاد میاد. فکر نکنم هیچکسی مثل شاه بعد از مرگش همنچنان طتین بیاندازه.
هیچ ، تنها و غریبی
طاقت غربت چشماتو نداره
هر چی دریا رو زمینه
قد چشمات نمی تونه ابر بارونی بیاره
وقتی دلگیری و تنها غربت تمام دنیا
از دریچه ی قشنگه چشم روشنت می باره
نمی تونم غریبه باشم توی آیینه ی چشمات
تو بذار که من بسوزم مثل شمعی توی شبهات
توی این غروب دلگیر جدایی
توی غربتی که همرنگ چشاته
همیشه غبار اندوه روی گلبرگ لباته
حرفی داری روی لبهات ، اگه آهه سینه سوزه
اگه حرفی از غریبی ، اگه گرمای تموزه
تو بگو به این شکسته ، قصه های بی کسی تو
اضطراب و نگرانی ، حرفای دلواپسی تو
نمی تونم غریبه باشم توی آیینه ی چشمات
تو بذار که من بسوزم مثل شمعی توی شبهات
نمی تونم ، نمی تونم ...
-
♕Dr. Eynollah ♕
- [ 0 ]
-
[ 0 ] - (Edit | Remove)
بیدل و خستـــــــــه در این شهرم و دلداری نیست
غم دل با که توان گفت،کــــــــــه غمخواری نیست
شب به بالین من خسته به غیر از غـــــــم دوست
زآشنـــــــایان کهن یــــار و پرستـــــــــــــاری نیست
یارب این شهر چه شهری است که صد یوسف دل
به کلافــــــــی بفروشیــــــــم و خـــــریداری نیست
فکر بهبود خود ای دل بکن از جــــــــــای دگـــــــــــر
کاندر این شهر طبیب دل بیمـــــــــــــــــاری نیست
صفــــــــای اشک و آهــــم داده این عشق
دل دور از گنـــــــــــــاهم داده این عشق
دو چشمونت یه شب آتیش به جون زد
خیال کردم پنــــــــــاهم داده این عشق
چنــــــان عاشق چنـــــــان دیوونه حالم
کـــه مــی خوام از تو و از دل بنـــــــالـم
هنوزم با همین دیوونه حالـــــــــــــــی،
یـــه رنگــــم صـــادقم صـــــــــــافم زلالم
تو کـــــــه عشقو تو ویرونــــــــی ندیدی
شب سردرگریبونــــــــــــــــــــی ندیدی
نمیدونی چــــــــــــــه دردی داره دوری!
تو کـــــــــــــــه رنگ پریشونــــی ندیدی
عزیز جونـــم! غم عشق تو کم نیست!
سوای عشق تو،هر غم که غم نیست
گلـــــــــــه کردی چرا مینـــــــالم از درد؟
دیگه این ناله هـــا دست خودم نیست
-
♕Dr. Eynollah ♕
- [ 0 ]
-
[ 0 ] - (Edit | Remove)
من من من من ... رویایی دارم، رویای آزادی!
رویای یک رقص بی وقفه از شادی!
من من من من ... رویایی دارم از جنس بیداری!
رویای تسکین این درد تکراری!
درد جهانی که از عشق تهی میشه!
درد درختی که می خشکه از ریشه!
درد زنایی که محکوم . . . آزارن!
یا کودکایی که تو چرخه ی کارن ... / تو چرخه ی کارن ... / تو چرخه ی کارن ... / تو چرخه ی کارن ... / تو چرخه ی کارن ...
تعبیر این رویا درمونه دردامه!
درمون این درد و تأبیر رویامه!
رویای من اینه ... دنیای بی کینه!
دنیای بی کینه ... رویای من اینه!
من من من من ... رویایی دارم، رویای رنگا رنگ!
رویای دنیایی سبز و بدون جنگ!
من من من من من ... رویایی دارم که غیر ممکن نیست!
دنیایی که پاکه از تابلو های ایست!
دنیایی که بمب و موشک نمیسازه .../ موشک روی خواب کودک نمیندازه ... / دنیایی که تو اون زندونا تعطیلن ... / آدم ها به جرم پرسش نمیمیرن ... /
نمیمیرن
-
♕Dr. Eynollah ♕
- [ 0 ]
-
[ 0 ] - (Edit | Remove)
برای من نوشته گذشته ها گذشته تمام قصه هام هوس بود
برای او نوشتم برای تو هوس بود ولی برای من نفس بود
كاشكی خبر نداشتی دیونه نگاتم
یه مشت خاك ناچیز افتاده ای به زیر پاتم
كاشكی صدای قلبت نبود صدای قلبم
كاشكی نگفته بودم تا وقت جون دادان باهاتم
نوشته هرچه بود تموم شد/ نوشتم عمر من حروم شد
نوشته رفته ای زیادم / نوشتم شمع رو به بادم
نوشته در دلم هوس مرد / نوشتم دل توی قفس مرد
كاشكی نبسته بودم زندگیم رو به چشمات
كاشكی نخورده بودم به سادگی فریب حرفات
لعنت به من كه آسون به یك نگات شكستم
به این دل دیونه راه گریز و ساده بستم
-
♕Dr. Eynollah ♕
- [ 0 ]
-
[ 0 ] - (Edit | Remove)
لعنت به من ...لعنت بمن که آسون به یک نگات شکستم....یعنی 22 ساله که هر وقت اینو میشوم دلم میلرزه...ناز نفست معین عزیز
-
♕Dr. Eynollah ♕
- [ 0 ]
-
[ 0 ] - (Edit | Remove)
♕Dr. Eynollah ♕
imported
♕Dr. Eynollah ♕'s feed
دقت کردین وقتی کلوچه می خوریم یه چیزایی بالای لثه گیر می کنه که، با انگشت درش میاریم و می خوریم، آخرشم انگشتمون رو نگاه می کنیم؟
حال من که اصلا بهم نخورد
عمم دارم فحش بده
♕Dr. Eynollah ♕
imported
♕Dr. Eynollah ♕'s feed
یه لحاظ من از بابت انقلاب خوشحالم چون اگه این انقلاب نشده بود مردم ایران هیچ وقت به درجه گهیت اسلام و اخوند پی نمی بردن حداقل ما میدونیم که اگه این اخوندها برن مثل مصر و لیبی و سوریه القاعده و اسلام بالا سرمون نمیاد بلکه یه حکومت ۱۰۰ درصد سکولار میاد حتی اگه دیکتاتوری مطلقه باشه - ♤universe♧ #lovethiscomment
در این حریم شبانه ستم گرفته
در این شب خوف و خاکستر که غم گرفته
رفیق روزان روشن رهایی من
ستارهها را صدا بزن دلم گرفته
قامت یاران از تبرداران اگر شکسته
جنگل جاری رو به بیداری به گـل نشسته
بهار من
رو به بیداری جنگل جاری جوانه بسته
ستاره سوسو نمیزند اگرچه بر من
رفیق شبهای بیکسی ای سر به دامن
در این سکوت سترون سنگر به سنگر
چراغ خورشیدواره چشم تو روشن
قامت یاران از تبرداران اگر شکسته
جنگل جاری رو به بیداری به گـُل نشسته
بهار من
رو به بیداری جنگل جاری جوانه بسته
قامت یاران از تبرداران اگر شکسته
جنگل جاری رو به بیداری به گـُل نشسته
رو به بیداری جنگل جاری جوانه بسته
جنگل جاری رو به بیداری به گـُل نشسته
-
♕Dr. Eynollah ♕
- [ 0 ]
-
[ 0 ] - (Edit | Remove)
♕Dr. Eynollah ♕
imported
♕Dr. Eynollah ♕'s feed
یارو داشت چشمهاشو از رو عینک میخاروند.بهش میگن چرا عینک رو در نمیاری؟ . . . میگه مگه تو وقتی کونت میخاره شلوارتو در مياري?