ینی خاک بسرم:)))) پارسال حمید تو خیریه غرفه داشت سر میزش یه پسره ای اومد زل زد بهم،فک کردم چون با کله کچل و بدون آرایش یجوری ام زل زده بعد گفت فلانی نمیشناسی منو؟هی زور زدم یادم نیومد فقط آشنا میزد یخورده. گفت یه سال باهم همکار بودیم دو متر اونور تر مینشستم... خلاصه خیلی بد شد . فک کردم لابد چون قیافه شو دوست نداشتم یادم نمونده بود