یادمه بچه که بودم ،وقتی رو چیزی که شک داشتم قسم میخوردم و میگفتم درسته و بعد گندش درمیومد که اشتباه کردم، فقط و فقط بخاطر اینکه میدونستم رفتار خواهرام و دوستام بام چقد بد خواهد بود اعتراف نمیکردم که اشتباه کردم و میگفتم هنوز هیچی معلوم نیس جوجه رو آخر پاییز میشمرن و ... میدونستم ولی حاضر نبودم بگم