يک سمينار خيريه در لندن در حال برگزاري بود. بيل گيتس به روي سن رفت و با ريتمي آرام شروع به دست زدن کرد. هر سه ثانيه يکبار.
بعد از چند دقيقه گفت: هربار که من دست ميزدم کودکي در آفريقا از گرسنگي جان سپرد.
لري از ميان جمع بلند شد و فرياد زد: خب نزن ديوث.د نزن بي ناموس